اخلاق
دخترکانم بالاخره بعد از دو هفته بد حالی و بیماری دیروز یه تکون شدیدی به خودم دادم و بلند شدم تا دوباره زندگی را از سر بگیرم وضعیت سرفه هام اگر زیاد حرف نزنم بهتره سعی می کنم اصلا صحبت نکنم تا کمی از شدت این سرفه های مزاحم رها شوم دیروز مجبور بودم بروم دانشگاه چون 3 گروه از دانشجوهام امتحان داشتند اون ها هم طفلی وقتی من را با ماسک و رنگ پریده و شکم قلمبه دیدند سعی می کردند خیلی سوال نکنن و آرام امتحانشون را دادند و رفتند بابایی هم به نوبه خودش توی کارهای خونه کمک میکنه تا من بیشتر استراحت کنم اما کارهای اداره همچنان واسم س...
نویسنده :
یاسمن( مامی فرشته ها )
12:52